بسم رب اشهدا،
سلام دوستان عزیز
ان شالله که حال همتون به بهترین شکل ممکن خوب باشه.
فردا اگه خدا بخواد و قسمت باشه قراره که منم به جمع زائرین حسینی بپیوندم و بعد از چندین سال حسرت و عطش زیارت بالاخره برای اولین بار منم عطر هوای کربلا رو حس کنم.
برای این پست هم بخش ناشناس و هم بخش خصوصی نظردهی فعاله، اگه حرفی خواسته ای دارید و اگر منو قابل میدونید برام
ادامه مطلبروزهایم با یاد تو زیبا میشوند، برای تو پیش میروم و برای تو به زیبایی زندگی میکنم.
۱_امروز بالاخره رفتم دانشگاه و گواهی موقتی که قرار بود یک ماه پیش ارسال بشه ولی به خاطر اشتباهی به این ماه موکول شد رو گرفتم؛ بعدش با دوستم از ساختمونای اداری رفتیم دانشکدمون( دانشکده ی سابق البته) و طی مسیر وقتی دانشجوهارو میدیدم، وقتی مسیر و راه هایی که خودمون ۴ سال رفته بودیم رو میدیدم یه غم عجیبی تو دلم میفتاد، به این فکر کردم تا وقتی
ادامه مطلب
امروز از روی دلتنگی دوباره رفتم سر جعبه ی خاطراتم ( پست نوستالژی) همینطور که وسایلو زیر و رو میکردم چشمم خورد به پاکت نامه، میدونستم الان وقتش نیست، نمیدونم شایدم وقتش بود هرچند اون زمانی که مدنظرم بوده الان نیست ولی خب
ادامه مطلبباز شهریور و باد های مخصوصش و حس رخوت و بی حوصلگی که هرسال برام به ارمغان میاره و باز هم مغز من و درگیری هاش سراینکه این بی میلی من به شهریور از کجا نشات میگیره؟ و صدایی که نخود آش گونه جفت پا وسط این درگیریا میپره: این پاییز با پاییزای دیگه فرق داره حواست هست؟ هر سال شهریورو به امید پاییز و اومدن فصل جدید و اتفاقای جدید سپری میکردی اما امسال اونم نداریدوباره فکرام قاطی میشه و وجدان تو سری ن میگه: باید امسال ارشد شرکت میکردی؟
ادامه مطلب
درباره این سایت